سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رمزگشایی ازسبزموسوی

مقدمه: مستندات تاریخی نشان می دهد که دشمن جهت ضربه زدن همیشه در پوشش دوست و خودی وارد شده و به نام اسلام در جهت ریشه کن کردن اسلام ناب اقدام می کند. همانطور که خوارج در جنگ صفین، قرآن را بر سر نیزه کردند، و معاویه 4000نفر را سبزپوش کرد و در مقابل قرآن ناطق ایستادند. یا در زمان پیامبر(صلوات ا... علیه) در مسجدضرار جمع شدند، تا با مسجد خدا مقابله کنند. این همان هشدار امام خمینی(ره) است، که بارها از جنگ و نبرد اسلام آمریکایی علیه اسلام ناب محمدی خبر داده بود.

رنگ سبز به عنوان رنگی مقدس در نظر شیعیان و نماد اهل بیت عصمت وطهارت و تمام مردم ولایی است، که از گذشته مورد تکریم و تقدیس قرار گرفته است. اما در طی یک پروژه طرح ریزی شده، به نام دین، رنگ سبز را ملعبه و بازیچه مطامع سیاسی خود کردند.

رنگ سبز اولین بار توسط ابوالفضل فاتح، مشاور آقای میر حسین موسوی به او پیشنهاد شد؛ که موسوی هم با پذیرش این پیشنهاد در ذکر دلیل انتخاب رنگ سبز گفت: ((ما در راهی که خداوند پیش رویمان قرار داده است از نماد «سبز» استفاده کرده‌ایم تا پرچم دلبستگی نسبت به اسلامی باشد که اهل بیت پیامبر(علیه السلام) آموزگاران آن بوده‌اند؛ اهل بیت خرد، اهل بیت محبت، اهل بیت نورانیت. !!!))

در جای دیگر موسوی در پیامی گفته بود: ((ما رنگ سبز را برگزیده‌ایم تا صلح را به یادمان آورد؛ سبز رنگ رشد است، رنگ اخلاق و معنویت است!!!))

اما اولین بار در سالن مجلل برج میلاد بود که خاتمی با هدیه دادن شالی سبز به موسوی، به این رنگ برای ستاد موسوی رسمیت بخشید و از آن به بعد سبز رنگ ستاد موسوی شد.

اما این تازه اول ماجرای انقلاب سبز بود، چراکه بعد از مدت کوتاهی مشاهده شد که اصلا انتخاب رنگ سبز دلیل دیگری داشته و پیشنهاد افراد دیگری بود ه است. در ادامه به ماجرای نفاق سبز و تطبیق آن با اظهارات اولی آنان می پردازیم.

تجدید نظر طلبان ایران -بخوانید اصلاح طلبان سکولار- در این مدت با بهره گیری از روش های عوام فریبانه و پوپولیستی نماد های مذهبی را به خدمت جنک نرم درآوردند و با سوء استفاده از مقدسات مردم در پوشش مذهب، علیه مذهب شمشیر زدند.

در اینجا بود که میلیارد ها دلارپول تبدیل به ادوات تبلیغاتی با رنگ سبز(دستبند، تی شرت، تراکت، پوستر، روسری و مانتو های سبزو...) شد، تا مشهود گردد که پشت صحنه این سبز، چیزی جز سیاهی و پلیدی نیست.

دو رکن اساسی انقلاب های مخملین یا رنگین، یکی وقوع در انتخابات و دیگری انتخاب نمادی برای کودتاگران است. که البته در این انتخابات نه فقط دو رکن بلکه تمام دستورات جین شارپ(پدر انقلاب های مخملین) جهت براندازی نرم بکار گرفته شد. همانطور که در انقلاب های رنگین دنیا یک نماد به عنوان سمبل کودتاگران استفاده شد(انقلاب نارنجی اوکراین، انقلاب گل رز گرجستان) در ایران هم نماد سبز که نمادی مورد پذیرش تمام مردم بود بکار گرفته شد، تا بتوانند به توهم انقلاب سبز در ایران دست پیدا کنند.

به مرور زمان این امر بر تمام مردم مشهود شد، که آن سبز علوی با این سبزی که وسیله ای شده تا تجدید نظر طلبان با شیوه های ماکیاولی(هدف وسیله را توجیه می کند) انقلاب را به مسلخ ببرند در تضاد است. واین  همان جنگ اسلام علیه اسلام است.

تا آنجا که"دالایی لاما" رهبری معنوی! و در تبعید بودائیان تبت، که بوداییان واقعی او را گزینه معنوی سازمان جاسوسی سیا در انقلاب های مخملی می دانند، همراه "با نازنین افشین جم" یک مانکن ایرانی مقیم آمریکا که از روسپی های شناسنامه دار جهان است! یک تراکت سبز در دست گرفتند که روی آن نوشته شده بود:((آزادی برای ایران)). عکس دالایی لاما و افشین جم به سرعت در رسانه های موسوم به اصلاح طلب منتشر شد؛ چنانکه آن را نشانه انعکاس صدای حامیان سبز اصلاحات در جهان دانستند.

باید از سران جنبش سبز پرسید، چه نسبتی بین سبز علوی اهل بیت عصمت وطهارت با جاسوسان و فواحش است؟آیا سبزی که نماد معنویت و اخلاق بود باید در دست فاحشه ها باشد؟

حمایت های مکرر وبی نظیر آمریکای جهانخوار، انگلیس مکّار و سران غرب از جنبش سبز چنان نمایان است که حتی در سایت های طیف مذکوربه صراحت آورده می شودکه جنبش سبز نیاز به کمک اوباما دارد.

آمریکا بودجه55میلیون دلاری برای براندازی نرم در ایران را با امضای اوباما تصویب می کند.حتی اخیرا مجله آمریکایی تایم در گزارشی نوشت:(( پس از پنج ماه، جنبش سبز مخالف ایران برای درخواست کمک به آمریکا روی ‌‌آورد.))

کار به جایی می رسد که آنکلا مرکل صدراعظم آلمان به عنوان همبستگی با سبز سکولار ایران می گوید:(( اگر بخواهم با احمدی نژاد دیدار داشته باشم، با لباس سبز با او دیدار می کنم.))

 چرا فرجام رنگ سبز"سیدی" به کاخ سفید می انجامد؟آیا سبز علوی موردحمایت امویان است؟

اما در این میان نگاهی به اظهارات تئورسین های جنبش سبز و مقایسه آن با اظهاراتشان در ابتدای انتخاب رنگ سبز به عنوان نمادی دینی و ادعای پیروی از خط امام خالی از لطف نیست.

به عنوان نمونه سخنگوی سبزها در خارج -محسن مخملباف- طی سخنانی در موسسه کارنگی تصریح کرد: ((تحریم ها علیه دولت ایران ضروری است به شرط اینکه به سرعت اعمال شود و درغیر اینصورت تاثیری نخواهد داشت. این حمایت های واشنگتن کافی نیست و ما قطعا از اوباما می خواهیم از ما حمایت کند.))

آنچنان دین گریزی مدعیان خط امام مشهود می شودکه مجید محمدی در مقاله اسلامگرایی جدّی ترین مانع جنبش سبز، نقش دین را چنان پررنگ می‌بیند که از خطر اسلام‌گرایی برای جنبش سبز سخن می‌گوید. او در این مقاله می گوید: ((خطر جدی پیش روی جنبش سبز عناوین و چارچوب‌ها نیستند، اسلامگرایی است.!))

سبزی که قرار بود نماد اهل بیت و معنویت شود، اکنون بهانه ای شده تا زنجیره بزرگی از سلطنت طلب ها، اپوزیسیون، اصلاح طلبان داخلی، کمونیست ها، منافقین، نهضت آزادی و در نهایت آمریکا و کاخ سفید زیر پرچم سبز نفاق موسوی جمع شوند و در مقابل نظام اسلامی و تشیع سبز علوی صف آرایی کنند.

آقای موسوی و سران جنبش سبز، کدام حرفتان را باور کنیم؟ ادعای اینکه سبزما، سبز اهل بیت، سبز معنویت و اخلاق است را یا سبز نفاق و آمریکایی که در عمل مشاهده می کنیم؟ آیا سبزپوشان علوی جنابعالی این ها هستند یا شیعیان ولایت مدار علی(علیه السلام)؟ قسم حضرت عباس شما را قبول کنیم یا دم خروسی که مدت ها بیرون زده؟!

اما اکنون باید گفت علی رغم تمام این تلاش ها جهت مصادره کردن رنگ سبز، مردمانی ولایت مدار هستند که با سربندهای سبز"رهسپاریم با ولایت تا شهادت" به تاسی از شهدای سبز خود در جنگ تحمیلی، جهت صیانت از مقدسات تشیع علوی گوش به فرمان رهبری با بصیرت وصلابت، با دشمنان به مبارزه خواهند پرداخت.

لینک این مطلب در سایت روایت http://ravayat.ir/shownews.asp?c=0&id=7130


+ نوشته شـــده در سه شنبه 88/10/1ساعــت 12:46 صبح تــوسط رَبِّ:اِنّی لِمآ اَنزَلتَ اِلَیَّ مِن خَیرٍفَقیر |




مرگ بر آمریکا